مدینه ی فاضله
"حسین آرمان است و کربلا آرمان شهر"
در کتاب آرای اهل مدینه فاضله فارابی یک جایی است که فارابی آرمانشهرش را اینگونه توصیف میکند:
"...پس آن مدینه که مقصود حقیقی از اجتماع در آن تعاون بر اموری بود که موجب حصول و وصول به سعادت آدمی ست مدینه فاضله بود و اجتماعی که بواسطه آن برای رسیدن به سعادت تعاون حاصل شود اجتماع فاضل بود و امتی که همه ی مدینه های آن برای رسیدن به سعادت تعاون کنند امت فاضله بود..."
موقع خواندن این سطور تنها تصویری که در ذهنم شکل می گرفت مسیر راهپیمایی اربعین بود و بس..
پ.ن: و حسین(ع) است کشتی نجات و سعادت تعاون بشر...
دل نوشت: بابا جانمان را مثل سال گذشته دوباره دعوت کرده اید
این بار همراه عمو بهروز
و من دوباره به بهانه ی درس از قافله تان جا ماندم
مادر جان قول داده اند سال آینده هر دانشگاهی که قبول شدم با هم بیاییم به دیارتان
عجیب دلتنگتانم امام بزرگوار